مجموعه داستان ما همه مرده ایم به قلم محدثه کمالی
پارت هشتم
زمان ارسال : ۴۳۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه
این بغض دقیقا شبیه همان بغض روز کذائی اش بود، همان روزی که چشم بست بر همه چیز و گذشت از کسانی که زندگی را برای او سیاه کرده بودند.
تصمیم به گذشتن گرفت و تلاش کرد برای رفتن از قفسی که برایش ساخته بودند.
غافل از اینکه پرنده ای که بال ها ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
رزا
00محدثه جون دست مریزاد با اینکه با خوندنش قلبم درد می گیره بی صبرانه منتظر پارتگذاری هستم انشا ءالله که تا اخر رمان را رایگان ارسال کنی قلمت ماندگار عزیزم😘